نوشته های یک دانش آموز فضایی

تو وبلاگم باز نمیشه گفتم اینجا بزارم

 واسه کاندیدای شورا معاونمون خودش اسم من و نوشتهولی دوست دارما اما فک نمیکنم رای بیارم ولی تو کل مدرسه شناخته شدم کسایی که همسنم یا تو کلاس خودمونن یا تو اونیکی کلاس که من و میشناسن چهارصد بار سر صف و تو مراسما بودم کسایی که امسال اومدن این مدرسه  هم هییی یکم میشناسم کسایی که دوساله این مدرسه هستن هم میشناسن همه میگن رئیس شورا میشن من علی اللبدلم بعید میدونم بشم

تبلیغاتم و دوستام پخش کردم دو تا از دوستامم واسم تبلیغ کردم

دیروز رفتم سر صف بدون برگه و چیزی صحبت کردم اصلا هم نگفتم رای بدید فقط خودم و معرفی کردم و گفتم حق شماست کاندیداتون و بشناسید و همینا دیگه

فکر کنم از خواب بلند شدن بس بلند خوندمبه تک به تکم نگاه کردم

معاونمون تشویقم کرد

از خودم تعریف نمیخوام بکنم ولی خداییش همه من و تشویق کردن و همه گفتن رئیس شورا میشیوگفتن عالی بودی و بهتر از همه بیشتر از همه هم تشویق شدمیکم امیدوار شدم

تعریف نکردم راستشو گفتم

قرار بود امروز رای گیری باشه معاون پرورشی نبود افتاد واسه شنبه 

این کامنتم به دوستم بود که همه چی رو بهش گفتم حسش نبود دوباره تایپ کنم